نبض زندگی"محمدمهدی

از خاصیت های بچه ی دوم بودن اینه که خیلی زود وارد اجتماع میشی...

معمولا مناسبت ها رو تو وبلاگ داداش ایلیا ثبت میکنم اینبار به صورت افتخاری تاریخ تولدم رو تو وبلاگ تو ثبت کردم بیست و دوم مرداد تولدم مبارک ...

پسر که داشته باشی باید آماده ی هر نوع صحنه ای باشی .... باید عادت کنی به دیدن صحنه های عجیب و غریب گاهی دوستانه و گاهی خصمانه باید عادت کنی به بالا رفتن بچه هات از دیوار راست... ...

به سرعت برق و باد گذشت هفده ماهه شدی جانا مبارک بادا

عااااشق اینی که تموم کارات رو خودت انجام بدی   ...

دیوار و میز و کابینت از دستت آسایش ندارن نقاش کوچولوی مامان ...

پارک گردی های مرداد ماهی

اولین سفر تو به شمال و دیدن دریاااا همونطور که انتظارش رو داشتم عاااشقش شدی ............................... عزیزکم راستش الان که دارم این پست رو بروز میکنم نزدیک به دو ماه از این سفر گذشته و جزئیاتش رو یادم نمیاد اما سفر فوق العاده ای بود  

از اونجایی که فاصله بین پست ها خیلی طولانی شده تصمیم گرفتم فعلا تیترشون رو بزارم تا سر فرصت مطلب رو بنویسم امیدوارم فرصتی دست بده تا این پست ها رو کامل کنم... ...................................... یه سلام دوباره بعد دو ماه   یه برنامه ی عصرانه ی شاد از طرف ژاهو که من و تو داداش رفتیم     فقط در مورد اون روز همین رو بگم که یکسره تو بغلم بودی و شاید اون روز فاز جدیدت کیلید خورد فاز چسبونکی... ازم بیشتر از سی سانت فاصله نمیگرفتی دلت میخواست با وسیله ها بازی کنی اما منم باید کنارت مینشستم... ...