با شما بهار از اسفند آغاز میشود...
دومین جشن تولدت همونطور که نوشتم با روز مادر همزمان شده بود
علاوه بر اون
تولد تو و بابایی عبدالله یک تقارن زیبا داره
امسال بخاطر اینکه مادر بزرگ باباعلی بیمارستان بستری شده بود و فکرمون مشغول بود
نمیخواستیم برات جشن تولد بگیریم
اما دقیقا یکی دو روز مونده به تولدت باباجون تصمیم گرفت که یه جشن کوچیک خونه ی هر کدوم از مامان بزرگا بگیریم
چون دیر تصمیم گرفتیم هیچ ایده و ذهنیتی برای کیک تولدت نداشتیم
برای همین از خاله حکیمه کمک گرفتم و اونم با ترکیب عکس تو و بابایی یه عکس برا کیک تصویری پیشنهاد داد
محمد مهدی متعجب از دیدن عکس خودش و بابایی روی کیک
بابایی عبدالله و محمد مهدی جونم تولدتون مبارک
دایی منصور : ست وسایل بهداشتی
دایی بهمن : عروسک اندی
خاله منیژه : صد هزار تومن
خاله منیره: لباس
وحید و خاله شیدا: عروسک بادی
عزیز و بابایی : افتتاح حساب بیمه عمرت
و یک سرویس چهار نفره ی ظرفای مسی
ممنونم