واکسن دو ماهگی
کوچولوی شیرینم
یکشنبه نوزدهم اردیبهشت
دو ماهه شدی و ما برای واکسن تو رو بردیم درمانگاه
باباعلی ساعت نه صبح اومد دنبالمون ...
خوشحال بودم که حالا که بابا هست من نباید بیام داخل و موقع واکسن زدن بابا پاهات رو نگه میداره
اما چون یه مراجع خانوم داشتن من مجبور شدم ببرمت داخل
وای که چقدر فوق العاده ای
به محض واکسن زدن یه جیغ کوتاه و همینکه گرفتمت تو بغلم آروم گفتی اونگاااااا
عاااشق اونگه گفتنتم
اونقدر شیرینی که نمیتونم توصیف کنم
فقط و فقط روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم واسه بودنت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی