نوروز نود و شش
جانان من
طبق معمول هرچقدر هم که دویدیم باز هم تا دقیقه ی نود کار داشتیم
برای تحویل سال رفتیم امامزاده علی بن جعفر(ع) که به نظرم واقعا اونجا تکه ای از بهشته...
سال رو با یه دنیا آرزوی خوب شروع کردیم
بعد از تحویل سال اولین کسایی که دیدیم خانواده خاله منیژه شون بودن
و چقدر امسال به من و تو کمک کرد بودنشون تو مهمونی ها و عید دیدنی ها...
عید دیدنی رو از همون لحظه تحویل سال شروع کردیم و تا روز دوازدهم فروردین ادامه داشت
هم زیاد مهمونی رفتیم هم زیاد مهمون اومد خونمون
پسرک قشنگم تو بیشتر دوست داشتی تو بغلم بمونی
با همه خوش اخلاق و مهربون بودی اما از توی بغل من
امسال همه ی عیدی هات رو داداش ایلیا تو قلک خودش انداخت
یادت باشه بزرگ که شدی جبران کنی!!
عزیزکم اونقدر شیطون شدی و شیطونی کردی تو مهمونیها که نتونستم ازت عکسای خوبی بگیرم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی