مارال
عزیزکم
یک روز عصر همراه عزیز و خاله هات و زن دایی هات رفتیم خونه ی عموی من...
پسرک عزیزم خوش اخلاق و خنده رو...
و دیدن یک دوست کوچولو
؛مارال جون؛
پونزدهم شهریور
پنج ماه و بیست و هفت روزگی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
عزیزکم
یک روز عصر همراه عزیز و خاله هات و زن دایی هات رفتیم خونه ی عموی من...
پسرک عزیزم خوش اخلاق و خنده رو...
و دیدن یک دوست کوچولو
؛مارال جون؛
پونزدهم شهریور
پنج ماه و بیست و هفت روزگی