حدیث عاشقی
پسرک زمستونی من
چیزی نمونده تا اولین سالروز زمینی شدنت
یادم میاد پارسال این روزها چله نشین اومدنت بودن...
چهل روز برای سلامت بدنیا اومدنت حدیث کسا خوندم
اون روزها حتی مطمئن نبودم از سلامتت
وقتی چند روز پیش رفته بودیم روضه و تو توی بغلم خوابیده بودی و شیر میخوردی
و صدای زمزمه ی حدیث کسا پیچیده بود تو خونه
اشکم سرازیر شد...
چقدر بزرگه خدایی که تو رو بهم بخشیده
تو معجزه ی بزرگ خدایی
خدای من! بیکران سپاس
پینوشت:
روضه ی فاطمه الزهرا(س) خونه ی خاله سارا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی